English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
finely U بطورعالی یا فریف یا ریز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
famously U بطورعالی
excellently U بسیارخوب بطورعالی یاپسندیده
svelt U فریف
minikin U فریف
subtile U فریف
elegant U فریف
precieux U فریف
precieuse U فریف
chichi U فریف
mignon U فریف
svelte U فریف
pindling U فریف
fine U فریف
fined U فریف
finest U فریف
delicate U فریف
slender U فریف
fine structure U استخوانبندی فریف
fine structure U ساختار فریف
fine skill U مهارت فریف
high grade zink U زینک فریف
hyperfine U فوق فریف
lenis U رقیق فریف
tinnily U بطور فریف
superfine U بسیار فریف
wiredrawn U طویل و فریف
airy-fairy U فریف و لطیف
fine boring U سوراخکاری فریف
fine adjustment U تنظیم فریف
in miniature U بطور فریف
aesthetic U فریف طبع
elegant maners U اطوار فریف
elegant style U انشا فریف
sheer U مستقیما فریف
aesthetically U فریف طبع
quaint U خیلی فریف
nobby U فریف خیلی شیک
dainty U هر چیز فریف و عالی
serrulate U دارای دندانههای فریف
serrulated U دارای دندانههای فریف
finesse U ضربه فریف و ماهرانه
supersubtle U فوق العاده فریف
capillary U فریف عروق شعریه
capillaries U فریف عروق شعریه
sheer U پارچه فریف حریری
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
fretsaw U اره فریف کاری
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
floc U کلالهای ازرشتههای فریف
fimbrillate U دارای ریشه فریف
fret saw U اره فریف کاری
fine motor skills U مهارتهای حرکتی فریف
fine miscle movement U حرکت فریف عضلانی
fine boring machine U دستگاه مته فریف
edition de luxe U چاپ فریف یا تجملی
davenport U یکنوع میزتحریر فریف
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
wire gauze U تور فریف سیم مانند
penicillate U دارای شبکه توری فریف
plumulate U دارای پرهای فریف و ریز
rugulose U دارای چینهای فریف وکوچک
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
curvaceous U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
in petto U سری بصورت خیلی ریز و فریف
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
curvacious U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
cambric U نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
mechlin U توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
close grained U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mignonette U یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
close grain U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china U چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
crocus cloth U پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
thumbnails U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com